متاسفانه به دلیل افزایش قیمت کارخانه ایران خودرو و سایپا تا زمان قطعی شدن قیمت خودرو قیمت حواله خودرو معلوم نیست !!
فقر یکی از پدیدههایی است که اثر جبرانناپذیری بر جامعه انسانی میگذارد و تمام جنبههای زندگی وی را دچار مشکلات جدی میکند. اگر فقر کنترل و اصلاح نگردد دامنه آن وسعت پیدا میکند و جامعه را به سمت سقوط و نابودی سوق میدهد. بنابراین کشف و شناسایی ریشههای فقر، علت اصلی فقر و عوامل ایجاد آن ضروری می باشد.
انواع فقر
تعریف کامل و دقیقی از فقر وجود ندارد ولی زیر مجموعههای اصلی آن شامل “فقر مطلق” و “فقر نسبی” میشوند؛
فقر مطلق
به حداقل سطح معاش اشاره دارد. این تعریف از فقر مطلق دقیق نیست، به عنوان مثال در یک کشور پیشرفته حداقل سطح زندگی میتواند با بالاترین سطح زندگی در کشور دیگری برابری کند. در این نوع فقر یک حداقل درآمدی تعیین میشود که فقط به مرور زمان با تغییر در قیمت ها تعدیل میشود. فقر مطلق به کالاها و خدماتی مینگرد که خانواده یا فرد نمیتواند بدست آورد.
فقر نسبی
به قضاوت فرد در مورد فقر بستگی دارد و بیان کننده این است که آیا وی از امکانات یک حداقل زندگی نسبت به اطراف خود برخوردار میباشد یا خیر.
معمولا طرفداران نظریه فقر نسبی، برای اندازه گیری فقر به مقایسه درآمد خانوارها با درآمد متوسط جامعه میپردازند. بنابراین اگر رشد اقتصادی منجر به افزایش درآمد تمام طبقات یک جامعه به یک نسبت شود، فقر نسبی ثابت میماند و فقط زمانی تغییر میکند که توزیع درآمد به نفع گروه کم درآمد جامعه تغییر یابد.
در بیشتر مواقع “فقر” به “فقر مطلق” اشاره دارد و خانوادههایی را که در گروههای درآمدی پایین تر از حداقل درآمد تعیین شده قرار میگیرند را “کم درآمد” یا “فقیر” مینامند. به طور کلی با افزایش سهم کارگر از درآمد ملی، فقر کاهش مییابد.
علت اصلی فقر
فقر یک علت واحد ندارد. مجموعه ای از عوامل از جمله افزایش هزینههای زندگی، دستمزد پایین، کمبود کار، تورم، ازدیاد جمعیت، بیماریها، سیاستهای دولت، بدهی، مدیریت ضعیف منابع و مزایای ناکافی تامین اجتماعی در کنار هم به این معنی هستند که برخی افراد منابع کافی ندارند و دچار فقر هستند.
از آنجایی که دولتها و فعالان به دنبال راهحلهایی برای مشکل فوری فقر و مبارزه با اثرات منفی آن هستند، نیاز به شناسایی علل فقر برای ایجاد تغییرات پایدار وجود دارد. درک آنچه باعث فقر میشود، بخش مهمی از فرآیند ابداع و اجرای راه حل های موثر است.
اکثر تحلیلگران با این موضوع موافق هستند که هیچ دلیل ریشهای واحدی برای فقر در همه جا و در طول تاریخ بشر وجود ندارد. با این حال، حتی با در نظر گرفتن تاریخ و شرایط فردی کشورها و مناطق خاص، روندهای قابل توجهی در علل فقر وجود دارد. از مهمترین علل اصلی فقر می توان به عوامل زیر اشاره کرد:
عوامل شخصی و اجتماعی
به طور کلی میتوانیم عوامل اصلی فقر را به دو دسته عوامل شخصی و اجتماعی تقسیم بندی کنیم. درواقع برخی افراد به دلیل داشتن شریط فیزیکی و یا روحی نامناسب قادر نیستند در بازار کار به رقابت بپردازند. از طرفی برخی افراد نیز به دلیل نداشتن مهارتهای خاص نمیتوانند وارد بازار کار شوند. این مسئله اهمیت آموزش در میزان درآمد افراد را نشان میدهد.
همچنین میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه بیت کوین و خدمات مشاوره مالی کلیک کنید.
عوامل اقتصادی
مهمترین عامل فقر از لحاظ اقتصادی ، نرخ رشد اقتصادی کشور است. بر اساس نظریه صف بیکاری، موقعیت هر نیروی کار در صف به بهره وری در آن نیروی کار بستگی دارد. نیروی کاری که کمترین میزان بهره وری را دارد، در انتهای صف قرار میگیرد و امکان استخدام وی بستگی به رشد اقتصادی کشور دارد که در نتیجه موجب افزایش تقاضای نیروی کار میشود. در واقع افزایش رشد اقتصادی کشور، منجر به ایجاد شغلهای جدیدی میشود و ساکنان با به دست آوردن شغل و کسب درآمد باعث افزایش درآمد سرانه شهر خود میشوند.
گرچه رشد اقتصادی کشور ممکن است منجر به کاهش فقر مطلق گردد، ولی لزوما فقر نسبی را کاهش نمیدهد. وجود انواع تبعیض در پرداختها برای افراد با بهره وری یکسان مهمترین عاملی است که باعث میشود فقر نسبی کاهش نیابد.
عدم حمایتهای دولت
دولت در افزایش درآمد و کاهش فقر و در نهایت از بین بردن آن نقش مهمی دارد و اهمیت این نقش به نظام اقتصادی حاکم بر جامعه بستگی دارد. در اقتصاد بازار آزاد این نقش حداقل و در نظام برنامهای حداکثر است.
برنامههای رفاه اقتصادی دولت می تواند فقر را به نصف کاهش دهد. اما، بدون حمایت کافی از سوی دولت، به خصوص زمانی که مردم برای کسب نیازهای زندگی یا بهبود تحصیلات و چشم انداز شغلی خود در تلاش و مشکل هستند، فرار از فقر غیر ممکن خواهد بود.
جنگ و بی ثباتی سیاسی
واضح است که دلایل جنگ و تحولات سیاسی بر امنیت، ثبات، امرار معاش، شکوفایی و رشد اقتصادی تاثیر گذار است. قوانینی برای حمایت از حقوق افراد، اموال و سرمایه گذاری ها لازم است و بدون حمایت های قانونی دولت کشاورزان، کارآفرینان و صاحبان مشاغل نمیتوانند با خیال راحت در اقتصاد آن کشور سرمایه گذاری کنند.
در واقع تعارض و بی ثباتی از شایع ترین علت اصلی فقر در جهان امروز است. درگیری و جنگ به یک مبارزه مسلحانه یا خشونت طولانی مدت اشاره میکند.
این درگیریها چه در آن سوی مرزها باشد و چه در داخل یک کشور، می تواند زندگی مردم را ویران کند، به ویژه زمانی که مجبور به فرار به مکان های امنتر شوند . کودکان ماهها یا سالها از تحصیل غقب میمانند و بزرگسالان اغلب شغل و معیشت خود را از دست میدهند.
زیرساختهای اولیه ضعیف
فقدان زیرساختها می تواند مردم را در فقر نگه دارد و بر قدرت اقتصادی جوامع و کشور تأثیر بگذارد. از زیرساختهای اساسی میتوان به جادهها، شبکههای آب و برق، راه آهن، حمل و نقل عمومی و مخابرات اشاره کرد.
بدون این زیرساختها، جوامع نمیتوانند به سایر نقاط جهان دسترسی داشته باشند. فقدان جادههای کافی نمی تواند شبکههای تجاری ایجاد کند که به نفع ملت باشد. عدم دسترسی به خدمات اولیه، آموزش و فرصت های شغلی به تداوم فقر کمک می کنند.
بیکاری
یکی از علل اصلی فقر عدم دسترسی به مشاغل و بیکاری است. در سطح جهانی، عواملی مانند تغییرات آب و هوایی، درگیریها و چالشها می توانند نقش مخربی در از بین بردن مشاغل و کار ایفا کنند.
در بسیاری از مناطق جهان، کمبود شغل و بیکاری تنها نگرانی نیست. بسیاری از افراد پس از استخدام با چالشهایی مانند شرایط کاری خطرناک و نامناسب، استثمار، تبعیض و دستمزد ناعادلانه مواجه میشوند. رفع این مسائل نیازمند منابع و تعهد، هم در داخل کشور و هم در سراسر زنجیره تامین جهانی است.
تورم
تورم بار بسیار زیادی را بر دوش خانوارهای فقیر تحمیل میکند، زیرا اغلب آنها مصرف کنندگان دست به دهان هستند. در مقایسه با خانواده های ثروتمندتر، حتی افزایش اندک در قیمتها پیامدهای زیادی بر شیوه مصرف آنها دارد. تورم کنترل نشده، علاوه بر ایجاد تلههای فقر، خانوادههای کمدرآمد را مجبور میکند با خوردن غذای با کیفیت پایینتر از گرسنگی اجتناب کنند، که به طور بالقوه بر رشد شناختی فرزندانشان نیز تأثیر بدی میگذارد.
افراد فقیر بیشتر در معرض تورم هستند، زیرا آنها ابزار لازم برای حفظ قدرت خرید خود را ندارند. دسترسی آنها به بازارهای مالی محدود است و نمیتوانند برای رفع نیازهای اولیه به بدهی یا وام روی آورند. آنها معمولاً به بازارهای غیررسمی وابسته هستند و درآمد آنها از این بخش تأمین میشود. در نتیجه تحت پوشش نهادهای دولتی یا خصوصی نیستند که از کارکنان خود در برابر افزایش قیمت حمایت میکند.
از سوی دیگر، خانوارهای پردرآمد و با درآمد متوسط، تا حدودی به این ابزارها و حمایتها دسترسی دارند و با افزایش تورم، دسترسی بیشتری به آنها خواهند داشت.
جمع بندی
عوامل فوق تنها چند علل از عوامل اصلی فقر هشتند. همانطور که هیچ دلیل واحدی برای وجود فقر وجود ندارد، راه حل واحدی هم برای از بین بردن آن وجود ندارد. با این وجود، درک و شناسایی عواملی که منجر به ایجاد و گسترش فقر می شود، گامی حیاتی در جهت مبارزه با فقر است. گرچه ریشه کن کردن فقر امری طولانی است، اما این بدان معنا نیست که غیرممکن است.
فقر درد و نفرت و کهنه خشم میاره مثل الانم من کار می خوام و باعث میشه مردم یکم دیر از مغازه هاتون خرید کنن زگیل های قارچ بی شرف و بازم فقره که من می خوام کل بقچه پیچ ها رو سند کنم هوا چون فقط عر عرید نق نق حتی اغنیا جوراب لا مذهب بمب گذاری کنم چون بی شرفی کلاه بردار دروغگو به امید شیک شدن
بسیار عالی توضیح دادین ممنون
بسیار عالی👏
دقیقا مسائل فقر در ایران بسیار ریشه ای هستند. در عرضه نیروی کار، توانمندی لازم صورت نمی گیرد، خصوصا در بخش آموزش. آموزش در ایران تخصصی و مهارت محور نیست و براساس نیاز بازار تنظیم نشده است. در بخش تقاضا، دولتی و حکومتی بودن اقتصاد ، ضعف ساختارهای نظارتی، ضعف سیاست گذاری های اقتصادی و سیاسی، ضعف قوانین بانکداری،ضعف در نظام مالیاتی، دخالت های ناروای دولت در اقتصاد، فرسودگی تجهیزات تولیدی، همه و همه در ایجاد فقر نظام مند دخیل اند
خیلی مفید بود ممنون👌
سلام وقت بخیر
ممنون از سایت عالیتون 👌
سلام وقت بخیر
مطالبتون خیلی مفید بود ممنون ازتون
خیلی عالی بود مچکر از مقاله تون
سلام وقت بخیر استاد
مرسی از سایتتون هرکدام از صفحاتش جامع و کاربردیه
سلام چرا فقر توی جامعه ما بیشتر از بقیه کشورهاست؟؟
خیلی عالی بود استفاده کردیم ممنون
باید هوش مالیمونو تقویت کنیم .اون وقته که ثروت روز به روز افزایش پیدا میکنه.
واقعا عالی بود خوب و جامع توضیح دادین ممنونم.
انشالله روزی برسه فقر از جامعه ما رشه کن بشه البته اگه مسولین بزارن….